خطاب به آقای سعیدی و همفکرانشان در پایگاه 598 و در سایت پارسینه
انتقاداتی بر متن "به جای تجمع برای حجاب، مطالبه گری از حاکمیت را باید افزایش دهیم" -به ترتیب و متناسب با شماره های متن-
1- هر چند در شماره 1 اشاره شده که بایستی بدحجابان مجازات شوند ولیکن شماره های بعدی به گونه ای این عمل را نقض و یا اهمیت آن را کاهش می دهد. حتی عنوان نوشته نیز تجمع برای بدحجابی را مؤثر نمی داند درحالی که هرگونه اعتراض منطقی نسبت به وضعیت موجود با فرض وجود مسئولین قانون مدار و با ایمان قطعاً و انشاءالله بی تأثیر نخواهد بود و تجمع هم در اینجا می تواند از مصادیق امر به معروف و نهی از منکر باشد.
2- حجاب تنها مقوله مهم در کشور ما نیست اما بدون شک یکی از مهم ترین هاست پس نباید با فرافکنی، افراد را از توجه به آن بازداشت؛ لزوم و ضرورتی ندارد که مقام معظم رهبری (مدظله العالی) به طور خاص نسبت به این مقوله تذکر دهند. چرا ما نگرانی های ایشان را در زمینه فرهنگ نادیده می گیرم و عده ای هم به قدری صحیت ها و اشاره هی کلی ایشان را تفسیر به رأی می کنند تا عاقبت شاهد اشاره به عین مصداق ها در کلامشان باشند؛ تا کی قرار است به بهانه پیش نیفتادن از ایشان واجبات خود را هم انجام ندهیم. "امر به معروف و نهی از منکر" چه به خود فرد بدحجاب و چه به مسئولینی که از قانون گریزانند، واجب است.
3- اینکه ما تنها در کشورمان "بدحجاب" داریم، مقداری اش هم -هر چند اندک- برمی گردد به اینکه عده ای از افراد جامعه ما اصرار بر حفظ کرامت زنان بدحجاب دارند وگرنه همه می دانند که برخی از این بدحجابی ها از بی حجابی هم بدتر است و اصلاً به گونه ای دهن کجی به حجاب و ارزش های دینی محسوب می شود.
4- بسیاری از خواهران بدحجاب هم دانسته یا ندانسته از مصادیق افراد بی حیا در جامعه به شمار می روند وگرنه حاضر نمی شوند به راحتی با چنین ظاهری در جمع حضور یابند.
5- البته که گناهان بدتر از بدحجابی هم وجود دارد اما آیا این صحبت - هرچند نویسنده ادعا کرده که چنین قصدی ندارد-دلیل نمی شود که ما حداقل جلوی همین بدحجابی ها را هم نگیریم و بهانه بیاوریم برای برخورد نکردن و اعتراض نکردن به بدحجاب ها؛ یا حداقل سستی در برخورد با آنان. چه کسی گفته همه ی افراد متدین در جامعه ما در مقابل غیبت کردن و... بی تفاوتند. آنجا به غیبت کننده تذکر داده می شود و در اینجا هم به بدحجاب.
6- بایدمجازاتی برای افراد بیماری که با نگاهشان مزاحم خانمها می شوند، در نظر گرفته شود هرچند متأسفانه در اینجا نیز بسیاری از بدحجاب ها آگاهانه خود را در معرض نگاه دیگران قرار می دهند و اساساً عده ای از آنها برای جلب نظر دیگران بدحجاب در جامعه حاضر می شوند و اگر برای ایشان مهم است که با نگاه کسی اذیت نشوند، بهتر است پوشیده تر باشند.
7- اتفاقاً حساسیت ها نسبت به بدحجابی کاملاً بجاست. همان دیگر گناهانی که برای ما عرف شده از سرمان هم زیاد و به اندازه کافی جامعه ما را آلوده کرده است پس نباید نسبت به بدحجابی هم بی تفاوت باشیم تا به این سرانجام دچار شود. هر چند در مثال پوشیدن لباس آستین کوتاه برای آقایان تا وقتی که مفسده ای نداشته باشد و برای خود فرد زمینه گناه را فراهم نکند منع شرعی ندارد اما حجاب در جامعه ما حدودی کاملاً مشخص و تعریف شده دارد که عدم رعایت آن گناه محسوب می شود. اتفاقاً به نظر ما هم حجاب امری اجتماعی است و به خاطر حفظ حریم و امنیت اجتماعی و روانی همه مردم بایستی حفظ و به آن بهاداده شود.
8- به بهانه آگاهی یافتن خود مردم و یا نقش رسانه نباید جلوی اعمال قانون را گرفت. یکی از دلایلی که امروز شاهد چنین وضعیتی در زمینه حجاب و عفاف هستیم، همین عمل نکردن به قانون آن است. هم باید در این زمینه کار فرهنگی و اطلاع رسانی کرده و هم قانون اجرا شود. از کجا معلوم که با صرف میلیون ها بودجه فرهنگی بتوان سرانجام عده ای را مجاب به رعایت حجاب کرد. وجود افراد هنجارشکن در هر جامعه ای بدیهی است و بدون شک با اجرای صحیح یک قانون خیلی راحت تر و بیشتر می توان هنجارشکنی در یک جامعه دینی را درمان و اصلاح کرد تا اینکه به بهانه های واهی دست از اجرای آن کشیده شود.
9- به خاطر اینکه در طی سالیان مدید متأسفانه مردم و مسئولین ما نسبت به رعایت حجاب دیگران بی تفاوت یا سهل انگار بوده اند اکنون شاهد معروف نبودن آن البته مطابق نظر عده ای هستیم و گرنه در معروف بودن حجاب هیچ شکی نیست. مگر ممکن است امر خداوند متعال در قرآن کریم معروف نباشد! و اتفاقاًً به همین دلیل، - به ویژه در سالیان اخیر- اکنون باید برای جبران کم کاری ها هم جهاد فرهنگی را در این زمینه افزایش داد و هم قانون حجاب و عفاف را اجرا کرد.
10- به نظر می رسد تجمع مردم برای حجای خود نوعی مطالبه گری از حاکمیت است.
در انتهای متن نیز ذکر شده است که در اوایل انقلاب برای عده ای در زمینه حفظ حجاب اسلامی اجبار به کار می رفت وگرنه خود را ملزم به رعایت حجاب نمی کردند؛ علاوه بر این -در حال حاضر- تعدادی از افراد بدحجاب، آگاهانه و یا مغرضانه این روند را در پیش گرفته و حتی می دانند که با عملشان خون هزاران شهید پایمال می شود و... اما به دلیل تمایلات نفسانی و خودنمایی حاضر نیستند از ارزشهای الهی و انسانی پاسداری کنند و عامل به آن باشند. بنابراین لزومی ندارد که برای راضی نگه داشتن ایشان برخوردی با آنان صورت نگیرد. قطعاً خواسته مادران شهدا و خود شهدا در جامعه ای با نظام اسلامی بر نظر این افراد مقدم و مرجح است و برآورده کردن آن هم ضروری و خداپسندانه تر است.